سفارش تبلیغ
صبا ویژن
داستان تیم ملی برانکو - زنده باد ایران و ایرانیان

به حقّ برایتان می گویم : حکیم از نادان عبرت می گیرد و نادان از هوای خود . [عیسی علیه السلام]

نوشته شده توسط:   دل ایرانی  

داستان تیم ملی برانکو پنج شنبه 85 تیر 1  9:56 صبح

این را همه میدانند که برانکو  دستیار سرمربی تیم ملی کرواسی در جام جهانی 1998 بود و همچنین دستیار سرمربی تیم ملی ایران در مرحله مقدماتی جام جهانی 2002 بود و نمی خواهیم دانش ایشان را زیر سوال ببرم  ولی کسی نمی داند که این مربی با دانش که تا حالا در پست سرمربی گری تیم های بزرگ ، مخصوصا تیم های ملی نبوده است ، چگونه سرمربی تیم ملی ایران شد. نمی خواهم داستان را طولانی کنم و کاری هم ندارم چرا ایشان سرمربی ایران شد.

حضور در جام جهانی 2006

اگر بخواهیم بزرگترین نتیجه مثبت تیم ملی برانکو را معرفی کنیم ، حضور در مرحله نهایی جام جهانی 2006 بود. که با توجه به حضور ایران در سالهای 1978 و 1998 در جام های جهانی این حضور سوم در جام جهانی بود. بعد از انقلاب اولین حضور ایران در جام جهانی در سال 1998 بود که به همت بازیکنان محبوب و با غیرت خود انجام گرفت. در مقدماتی جام جهانی 2002 با توجه به افزایش سهمیه قاره آسیا در تعداد تیم  در بین 32 تیم جام جهانی با سرمربی گری بلازویچ و کمک ایشان ، آقای برانکو متاسفانه نتواستیم به جام جهانی صعود کنیم و به جای ما ، تیم ملی چین به جام جهانی 2002 صعود کرد. (همان چینی که از تیم ملی ما 4 گل میخورد) تجربه تلخی بود اما گذشت ولی کسی از آن درس نگرفت و گذر روزگار طوری قلم خورد که برانکو ایوانکویچ همان دستیار بلازویچ در پست سرمربی گری تیم ملی ایران قرار گرفت. این بار در مقدماتی جام 2006 با احتیاط بیشتری حرکت کردیم و مثل دوره های گذشته تا آخرین بازی های مقدماتی ترس در دلمان بود که باز خاطرات تلخ تکرار نشود. بالاخره به جام 2006 صعود کردیم البته به اندازه کافی سهمیه آسیا جا داشت که پر افتخارترین تیم فوتبال آسیا بتواند در بین چهار تیم برتر آسیا به عنوان تیم چهارم به جام جهانی صعود کند. پس کار خاصی انجام نشده است البته قبول دارم که حضور در جام جهانی خودش افتخار هست ولی سطح فوتبال ایران طوری نیست که ما فقط به حضور در جام قانع باشیم.

نتایج رنگارنگ در جام جهانی

تیم ملی برانکو در بازیهای خود در جام 2006 نیز به نتایج رنگارنگی دست یافت. در برابر تیم ملی مکزیک نتیجه را 3 بر 1 واگزار کردیم ، در مقابل تیم ملی پرتغال 2 بر صفر بازی را تقدیم کردیم و در بازی با تیم ملی آنگولا . . . اگر مروری بر نتایج بازیهای تیم ملی در جامهای جهانی قبل داشته باشیم متوجه خواهید شد که این چنین نتایج را ما در آن دوران هم گرفتیم اما در مقابل یوگسلاوی و آلمان با بازی بسیار خوبمان دردسرساز آنها بودیم و در برابر تیم ملی آمریکا به پیروزی رسیدیم و بدون ترس و با غیرت بازی کردیم. پس کار خاصی انجام نشده است البته با توجه به حضور بازیکنان مطرح ایرانی در لیگهای اروپا این نتیجه نسبت به دوران قبل باید بهتر می‌شد. که این از حضور موثر کادر مربیان تیم سرچشمه میگیرد.

برانکو تنها نبود

همان موقع که برانکو ایوانکویچ سرمربی تیم ملی شد در کنار ایشان دستیاران و مربیانی تعیین شدند تا کمک ایشان در کادر فنی باشند. در تمام دوران سرمربی گری برانکو و دستیارانش قسمتی از لیست بازیکنان تیم ملی همیشه ثابت بوده است هر چند در مورد آن لیست انتقادهایی می‌شد. حالا اگر همه‌ی آن لیستها را دوباره بررسی کنید متوجه خواهید شد ، که چه بازیکنانی در چرخش زمانی در لیست و ترکیب تیم ملی همواره ثابت بودند  و همان بازیکنان در جام 2006 باعث شدند تا آن نتایج رنگارنگ بدست آید ، این موضوع کاملا از تاثیر مربیان و دستیاران ایرانی برانکو می‌باشد.

و اما تیم ملی برانکو

وقتی ما تیم ملی ایران را به دست برانکو ایوانکویچ دادیم ، نمی دانم واقعا تیم ملی ایران بود یا نه ولی امروز که به دوران آخر سرمربی گری برانکو در ایران رسیده ایم متوجه شدیم که در طول سرمربی گری برانکو این تیم ، تیم ملی ایران نبوده بلکه تیم ملی برانکو بوده است چون برانکو تیمی را هدایت میکرد که با سلیقه اشتباه ویا درست خودش با دل 70 میلیون ایرانی بازی میکرد ، چون برانکو و دستیارانش با خصوصی سازی قسمتی از تیم با اعتبار ملی فوتبال یک کشور بازی کردند ، چون برانکو و دستیارانش تمام و کمال اختیار کل تیم را داشتند بدون اینکه انتقادی را در نظر بگیرند ، چون سلیقه برانکو و دستیارانش بر بازیکنان غیر استاندارد اسرار داشت و همواره بازیکنانی در ترکیب تیم جای ثابت پیدا کرده بودند ، چون برانکو و دستیارانش بر عدم حضور بازیکنان خاصی نیز اسرار داشتند و همواره حضور بازیکنان شاخصی در تیم ملی احساس می‌شد. خوش به حال این برانکو که برای خود و دستیارانش تیم ملی داشت.

یار دوازدهم

به قول خودشان یار دوازدهم به چه کسی می‌گویند؟

یار دوازدهم به کلیه کسانی که با حمایت بیش از اندازه خودشان از تیم ملی برانکو موجب بدست آوردن این نتایج رنگارنگ شدند. این یار دوازدهم بود که وقتی حمایت همه جانبه را آغاز کرد ، جا برای انتقاد از تیم ملی نگذاشت و تمام کارشناسان منتقد در پشت پرده حمایت ملی قرار گرفتند. به نظر من حمایت ملی لازم است اما انتقاد  و زیر فشار بودن در بسیاری از شرایط موجب نتیجه گیری تیم خواهد شد ، همانطوری که کلینزمن در سرمربی گری تیم آلمان در زیر فشار رسانه ها قرار دارد اما در نتیجه گیری بد عمل نکرده است یعنی فشار رسانه ها در بسیاری از مواقع انگیزه ای برای نتیجه گیری بهتر خواهد شد. (همه خوب می‌دانند که آلمانی ها فوتبال را علمی کار میکنند)

تفاوت و شباهت برانکو با بلازویچ

همه یادشان هست که بلازویچ تیم ملی را چگونه از جام جهانی بازداشت ، البته این مربی بزرگ فرصت کمی داشت اما یکی از پرستاره ترین تیمهای آسیا را در دست داشت. بلازویچ با حرف های قشنگ و دلنشین خود تیم ملی ما را همیشه فراتر از آسیا و در سطح جهانی معرفی می کرد و در بازی ها کاملا هجومی کار می کرد ولی این برانکو برعکس ایشان همیشه افسار تیم را کشان کشان نگه می داشت و با احتیاط بیشتری در بازی‌ها شرکت می‌کردیم. آن از بی احتیاطی بلازویچ و این از احتیاط بیش از اندازه برانکو بود. اما شباهت این دو مربی ، عدم موفقیت در پست سرمربی گری تیم ملی بود. البته نمی خواهیم دانش این مربیان را زیر سوال ببریم چون مشکل آنجایی بود که اینها با فوتبال غیر اروپایی آشنایی نداشتند ، مخصوصا فوتبال ایرانی و در انتخاب بازیکن همیشه مشکل داشتند.

فدراسیون فوتبال

باز هم چهار سال دیگر ، باز هم نتایج رنگارنگ بالاخره کی می خواهیم سیستم فوتبالمان را درست کنیم کی می‌خواهیم برای تیم ملی سرمایه گذاری کنیم ، کی با تیم های بزرگ دنیا بازی دوستان برگزار کنیم ، کی از اشتباهات خودمان درس بگیریم ، کی سرمربی با دانش و با حقوق بالاتر بگیریم.

چرا ما همیشه از اینها فراری هستیم مگر چند تا تیم ملی فوتبال داریم.

باید برای بازی دوستانه پول خرج کنند ، باید مربی سطح اول دنیا استخدام کنند ، باید از تجربه بزرگان فوتبال ایران استفاده کنند و باید . . .

مگر اینکه راضی باشیم که تیم ملی با تیم های آذربایجان ، بوسنی و مقدونیه بازیهای دوستانه و مهم خودش را برگزار کند و با مربیانی که برای اولین بار سرمربی تیم ملی یک کشور شده است قرار داد ببندیم.

گزینش بازیکنان

از دروازبان تا مهاجمان قسمتهایی بود که همواره ثابت بود.

دروازبان تیم ملی با انتخاب بی‌نظیر بلازویچ بود که تازه میدان ملی را می‌دید ، شاه کار بلازویچ بود که این دروازبان را پیدا کرد و بعد برانکو نیز راه ایشان را ادامه داد ، قصه دروازه‌بان تیم ملی بعد از درخشش احمد رضا عابدزاده سلطان دروازه تیم ملی واقعا جالب بود ، با وجود مشکلات اساسی در دروازبان تیم ملی کنونی هیچ گاه حتی در بازی های دوستانه نیز دروازبان دوم استفاده نمی‌شد و همواره در تمام بازی ها این جوان رشید از دروازه تیم ملی دفاع می کرد. و اما مدافعان تیم ملی که فکر کنم به اندازه کافی روشن هست که چه مشکلاتی در این پست‌ها داریم و لازم نمی‌بینم من تکرار کنم. در وسط میدان بین هافبک‌ها همواره یک بازیکن داشتیم که انگار سرقفلی داشت و هیچ گونه ترسی نسبت به جایگزین شدن بازیکنی به جای او نداشت و کاملا حمایت شده جای ثابتی داشت. لوژینر ها ، قرار هست هر کسی در لیگ‌های اروپایی بازی کند در ترکیب تیم ملی ثابت بازی خواهد کرد ، بدون درنظر گرفتن بازکنان شاخص در لیگ داخل کشور و رقابت آنها در تصاحب پست ثابت در ترکیب تیم ملی.

بدترین حالت در فوتبال

بدترین حالت حالتی هست که وقتی از تیمی مثل پرتغال گل می خوریم هیچ توانی در تیم خودمان نبینیم که آن گل را جبران کنیم ، بدترین حالت حالتی هست که وقتی یک گل از تیمی مثل مکزیک بخوریم تیم ما مثل یک گروه بدون مربی خودشان را در زمین گم کنند و گل دیگری بخورند (عدم توانی کنترل مربی بر بازیکنان داخل زمین) ، بدترین حالت حالتی هست که وقتی تیم با نتیجه تساوی به رختکن برود و برای نیمه دوم (نیمه مربیان) برنامه ای را پی ریزی کند در حالی که ما فاقد مربی باشیم و برنامه خاصی از سوی مربی تیم بجز دفاع مطلق برای کسب تساوی نداشته باشیم. و در پایان بدترین حالت ممکن این است که تیم ما مثل تیم ترسوها از جام جهانی خداحافظی کند.

تیم مصنوعی محصول فدراسیون فوتبال

همه دیدند که آن همه آرامش و تیم بدون حاشیه چگونه بدترین نتایج را گرفت. طرفدار حاشیه نیستم اما مخالف حمایت گمراه کننده هستم. بدون بازی تداروکاتی با تیم های قدر دنیا با رویاهای مردم ایران بازی دوستانه برگزار کردند و 70 میلیون ایرانی را با یک مربی تازه به دوران رسیده سرگرم کردند و در پایان وقتی با تیم های کاملا جدی برخورد کردیم معلوم شد که تیم ملی که ساخته اند ، تیمی کاملا مصنوعی بوده و سایه ای بیش از فوتبال ایرانی در جام جهانی حضور نداشت. واقعا به فدراسیون فوتبال ایران باید تبریک گفت.

نتیجه گیری

با توجه به شرایط فوق نباید انتظار می داشتیم که تیم ملی برانکو در جام 2006 نتیجه بگیرد ، نباید انتظار می‌داشتیم که بعد از گل خوردن تیم در برابر مکزیک و پرتقال در پی جبران برآییم و نباید انتظارات بالایی داشته باشیم تا تیم ملی ما در همین سطح باقی بماند ، نباید با اعصابمان بازی می کردیم و اوقات خودمان را تلخ می کردیم ، نباید ناراضی باشیم چون ما بازیکنی در سطح جهانی مانند علی کریمی و مهدوی کیا را نداشتیم ، نباید بازی ایران با مکزیک و پرتقال را نگاه می کردیم چون دلمان واقعا شکست ، نباید . . .

اما چه کار می‌شود کرد چون ما 70 میلیون ایرانی هستیم و به ایرانی بودنمان افتخار می کنیم و هر کجا یک ایرانی تلاش کند ما حمایتش میکنیم و دلمان با اوست.

زنده باد ایران و ایرانیان
موضوعات یادداشت فوتبال ایرانی نظرات شما ()

جمعه 103 فروردین 10

امروز:   1   بازدید

فهرست

صفحه اصلی

کوتاه از من

داستان تیم ملی برانکو - زنده باد ایران و ایرانیان
دل ایرانی
دانشجوی رشته کامپیوتر هستم. ایرانی هستم و به ایرانی بودنم افتخار می کنم.

لوگوی ایران

داستان تیم ملی برانکو - زنده باد ایران و ایرانیان

لینک دوستان

اشتراک

 

آرشیو

طراح قالب

www.parsiblog.com

تعداد   4341   بازدید